امروزه کمتر کسی است که ترجمه را به انتقال محتوای متنی از زبان مبدأ به زبان مقصد محدود بداند و این کنش چند هزار ساله را که شکل "دانش" به خود گرفتهاست، به مسائل صرف زبانی وابسته بداند. همایشی که اولین دوره آن در روزهای هفتم و هشتم آذرماه سال 1401 برگزار می گردد، عنوان "ترجمه، فلسفه در علوم انسانی" را بر خود دارد. ترجمه، موضوع اصلی همایش است و از رهگذر فلسفه و علوم انسانی برآن میاندیشیم.
ما تقسیم بندی سنتی را که فلسفه را زیرمجموعه علوم انسانی می داند صحیح نمی دانیم، چرا که فلسفه اولاً تعریف مشخصی ندارد و از فیلسوفی به فیلسوف دیگر مفهوم آن "شرح داده می شود"؛ ثانیاً علوم انسانی بر پایه موضوعاتی که بررسی می کنند، شکل گرفتهاند. بهعنوان مثال: موضوعات زبان، روان، رفتار، جامعه و غیره باعث به وجود آمدن رشتههایی در دل علوم انسانی به نامهای زبانشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی گردیدهاند.
فلسفه زیر مجموعه هیچ علومی نیست. بنابراین فلسفه را از علوم انسانی تفکیک نمودیم. اندیشه فلسفی بر ترجمه به ویژه در عصر حاضر، اگر از تکرار تاریخ گرایی در قرون آغازین هجری قمری بپرهیزیم، می تواند چشم اندازهای نوینی فراروی پژوهشگران و علاقمندان جدی ترجمهشناسی (مطالعات ترجمه) بگشاید. شناخت سرشت ترجمه و مباحث هرمنوتیک فلسفی از این دست مباحث میباشند. اما، علوم انسانی هر کدام دریایی از نور است و زاویهای که متخصصین و پژوهشگران در زمینههای تخصصی خود در محورهای یاد شده برای همایش، میتوانند به روشن شدن ابعاد جدیدی از این کنش انسانی بپردازند.
در این "ضیافت اندیشه" به مدت دو روز از آراء و دیدگاه های اندیشمندان و پژوهشگران و اساتید محترم بهره مند خواهیم گشت.